قصرهای بهشتی:
عبدالله بن عوف گوید :شبی در خواب دیدم قیامت آشکار و
رستاخیز برپا و ترس و هراسی بر دلها نشسته و آثارو
نشانه های :
"روزی که انسان از برادر ، مادر،پدر،همسر وفرزندانش
می گریزد." پیدا گشته و مردم را در صف قرار داده و مرا
آوردند و در موقف عرصات ( صحرای محشر) حاضر
نموده و به حساب من رسیدگی کردند، آنگاه مرا به بهشت
بردند.چون وارد بهشت شدم و قصرهای بلند و کاخ های
دارای زینتی را که بسیار زیبا بود به من عرضه کردند
متحیرشدم.به من گفتند : در های این قصرها را بشمار،
چون آنرا شمردم 50 در بود ، به من گفتند : خانه هایش
را بشمار ، چون شمردم 175 خانه بود و گفتند : اینها
متعلق به تو می باشد، من از خوشحالی از خواب پریدم و
شکر خدای را به جا آوردم و صبح نیز نزد محمد بن
سیرین رفتم(که در تعبیر خواب کامل بود) ...خواب را
برای او تعریف کردم .گفت: چنین می نماید که تو
آیةالکرسی را بسیار می خوانی ؟
گفتم : بله چنین است ولی تو از کجا دانستی ؟گفت:از
اینجا که آیةالکرسی 50 کلمه و 175 حرف است،
چون این را شنیدم از فضل علم و مهارت او در تعبیر
خواب تعجب کردم ، او به من گفت:ای عبدالله هر که
آیةالکرسی را بسیار بخواند سکرات(سختی مرگ،
بیهوشی در حال احتضار)مرگ بر او آسان شود.